محل تبلیغات شما
زیر بارون دراز کشیده همه تنش خیسه اما تا دست میببره که قطرات به دستش برخود کنن متوجه میشه قطرات ازش فرار میکنن هرچقدر انگشتاشو ت میده که بارون به دستش بخوره نمیشه ترس از خیس نشدن اونو از توهم بیرون میاره چشماش رو باز میکنه و به سقف خیره میشه، هنوز تنش خیسه وبوی بارون همه جا پیچیده. ترس اونو به طرف پنجره میبره ستاره ها پررنگ بنظر میرسن پنجره رو باز میکنه ورها میشه بارون بارید بارون بارید احساس پرواز و نشاط به قلبش هیجان اورد فریادی از شوق زد حس کرد

یک جرعه از جام خیال

کاش عمل به احساس میشد.

یک دربسوی خوشبختی...

بارون ,رو ,اونو ,میکنه ,بارید ,پنجره ,به دستش ,رو باز ,باز میکنه ,تنش خیسه ,بارون بارید

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

امید به زندگی